غوطه ور در ناامیدی

این روزها احساس ناامیدی شدیدی می کنم. به آینده این کشور فکر می کنم،به حرکات و فعالیت هایی که از طرف گروه ها و قشرهای مختلف انجام می شود می بینم،به سیل رفتن ها و پناهنده شدن ها فکر می کنم،به زنان،کودکان،ارتش،پلیس،دانشجو،دانش آموز ... و آه از نهادم بر می آید. 

به طرز عجیبی دلم برای همه می سوزد،برای خودم،برای فرزندم،برای شوهرم،برای دوستانم،برای تک تک آدمهایی که دارند اینجا زندگی می کنند. 

غمگینم!

خسته ام!

ناامیدم!




نظرات 1 + ارسال نظر
ساغر چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:09 ق.ظ http://kachab.blogsky.com/http://

چه گویم ای همدرد؟! ز گریه سرشارم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد